شاید در بسیاری از تحقیقات بازار به واژه مخفف STP برخورده باشید. حرف S معرف Segmentation و یا بخشبندی بازار است. یکی از راههای رسیدن به مشتریان هدف و تدوین استراتژی بازاریابی مناسب برای هر کسبوکار، بخشبندی بازار است. به طور ساده بخشبندی بازار (Market Segmentation) یعنی تقسیم نمودن بازار محصول یا خدمت به دسته ها و یا بخشهای مختلف؛ که در نتیجه آن صاحبان کسب وکار، نیازها و خواستههای مشتریان خود را بهتر درک مینمایند.
طبق تعریفی که ارائه شد اینک با گروهها و بخشهای مختلفی رو به رو هستیم. اعضای هر کدام از این گروهها ویژگیها و خصوصیات مشترک دارند و در یک یا چند جنبه مشابه یکدیگر هستند. پس بر این اساس میتوان گفت که بخشبندی بازار یعنی تقسیم نمودن کل بازار مصرفکنندگان به گروههای کوچکتر با خصوصیات مشابه است. هدف از این تقسیمبندی ارائه دادن محصولات مشابه به هرکدام از این گروهها است.
هدف از این بخشبندی تمرکز یک شرکت بر روی بخشهای کوچکتر و ایجاد مزیت رقابتی درون هرکدام از آنهاست. باید به این نکته اشاره نمود که یکی از اهداف سازمانی همین تقسیمبندی بازار است. بخشبندی بازار به طور معمول با استفاده از ویژگیهای دموگرافیک، روانشناختی، رفتاری و جغرافیایی ایجاد میگردد.
همانطور که از عنوانش مشخص است یعنی بخشبندی بازار به مناطق جغرافیایی. به عبارتی دیگر یک استراتژی مشابه را نمیتوان برای افراد ساکن در مناطق مختلف جغرافیایی تدوین نمود. برای نمونه بسیاری از رستورانها در مناطقی خاص سرویس ارائه میدهند. همچنین این بخشبندی به بازاریابان کمک میکند که کمپینهای اختصاصی برای هر فرد برگزار کنند. خیلی واضح است که شرکت تولیدکننده محصولات گرمایشی در مناطق و یا شهرهای سردسیر بازاریابی میکند.
در این تقسیمبندی متغیرهای سن، جنس، درآمد، شغل، ملیت، مذهب، نژاد، وضعیت تاهل، تعداد خانواده و … لحاظ میشود. این تقسیمبندی که اهمیت زیادی دارد در بین اکثر صنایع همچون خودرو، محصولات زیبایی، پوشاک و … دیده میشود. نمونه بسیار مشخص این نوع از تقسیم، عرضهی شامپو و خمیردندان مخصوص کودکان است. برای مثال برندهایی که برای بانوان فعالیت میکنند، نیازمند استراتژیهای متفاوت با آقایان هستند.
اولویت مشتریان در انتخاب یک برند، الگوی مصرف، رفتار مخاطب و نحوه استفاده موارد تقسیمبندی رفتاری هستند. در این تقسیمبندی وفاداری نسبت به برند، خنثی بودن و یا رقیب بودن دستهبندی میشود. بازاریابی در مناسبتها نمونهای از این بخشبندی است. نمونهای از این تقسیم، بازار گوشیهای هوشمند است. به عنوان مثال بلکبری برای افراد فعال در تجارت، سامسونگ برای کاربران دوستدار اندروید و اپل برای خاص پسندان و جذب مشتریان منحصر به فرد عرضه گردید.
این نوع از دستهبندی مبتنی بر سبک زندگی، فعالیت افراد، عقاید و علایق آنهاست. این بخشبندی که گاها با تقسیمبندی رفتاری اشتباه میشود، بر جنبههای روانی از رفتار خرید مصرف کننده تاکید دارد. شخصیت که ویژگیهای فرد را متمایز میکند و شیوه زندگی به نحوه و روند زندگی فرد ارتباط دارد. تقسیمبندی افراد ولخرج و محافظهکار در شیوه خرید کردن نمونهای از این بخشبندی هستند.
مردم هر روز این بخشبندی بازار را در تبلیغات، محصولات و بازاریابیهای مختلف میبینند. تولیدکنندگان خودرو همواره با پتانسیل خود در شناسایی صحیح بخشهای بازار به دنبال بهبود تولید محصولات و برگزاری کمپینهای تبلیغاتی هدفمند هستند.
شرکتهای تولیدی غلات همزمان به طور فعال در سه الی چهار بخش از بازار فعال هستند.
برندهای سنتی و قدیمی مورد توجه مصرف کنندگان قدیمیتر و برندهای سلامتی بر روی مشتریان نگران سلامتی تمرکز دارند.
یک شرکت تولیدکننده کفش ورزشی باید بخشهای مختلفی از بازار را تعریف کند. این بخشها میتوانند شامل: ورزشکاران حرفهای، ورزشکاران باشگاهی، بانوان که به دنبال فشن هستند، آقایان میانسالی که به دنبال کفش راحت و با کیفیت هستند.
فهم بازاریابی نسبت به هر بخش به تولیدکننده کمک میکند تا محصولات را ارتقاء و تبلیغات موثرتر برای جذب اقشار مختلف ارائه دهد.
پس از بخشبندیها و تقسیم نمودن افراد به گروههای کوچکتر باید تصمیمگیری شود که به کدام نیاز پاسخ داده شود. در راستای ارزیابی بخشهای مختلف بازار باید رقبا و شرایط تجاری نیز شناخته شود.
اگر بخواهیم پیام بازاریابی خود را بهتر منتقل کنیم، باید بازار هدف مشخص گردد. این افراد که مشخص میشوند بیشترین پتانسیل و انگیزه برای خرید محصولات یا خدمات را دارند. برای تعیین مناسب بازار هدف، باید بدانید مشتریان بالقوه کجاها هستند.
یکی از عوامل مهم برای موفقیت در انتخاب بازار هدف، جمعآوری و مقایسه دادههاست. دادهها باید در مورد شرکت، رقبا و عوامل موفقیت در هر بخش بازار باشد. دادهها را میتوان در ۵ حوزه جمعآوری کرد:
در بخش پتانسیل طراحی باید رقبا (بررسی دپارتمان R&D)، حقوق مالکیت و ثبت اختراعات، امکان دستیابی به تکنولوژیهای نوین و… را بررسی نمود. برای نمونه اپل جهت تولید خودروهای برقی باید رقبایی همچون تسلا و گوگل را مدنظر قرار دهد. این بررسیها شامل توان تولید، ظرفیت و تکنولوژی رقبا میگردد.
ماتریس توانایی رقبا باید در مرحله بعدی تدوین گردد. در این ماتریس ردیفها ۵ حوزه بالا و در ستونها نام شرکت و رقبا قرار میگیرند. در هر درایه نیز وضعیت شرکت نسبت به رقبا به صورت مقیاس عددی ۱ تا ۱۰ نوشته میشود. در این ماتریس الگوهای موفقیت شرکت و بازار قابل شناسایی هستند.
شرکت خدمات مهندسی بهینه کاوان کیفیت با در اختیار داشتن دیتا بیسهای با دوگرافیهای متنوع از مشتریان میتواند شما را در بخشبندی و تعیین نیازهای بخشهای مختلف مشتریانتان یاری رساند. جهت دریافت اطلاعات تکمیلی میتوانید با ما از طریق شماره تماس ۰۲۱۹۶۶۲۱۳۹۶ و یا ارسال ایمیل به info@behinekavan.com ارتباط برقرار نمایید.
از تئوری تا عمل چگونه باید نیازهای مشتریان را برآورده سازیم؟ مقدمه با گذر از دوره محصولگرایی و حرکت به سمت دوره بازارگرایی، ...
مقدمه در محيط كسب و كار امروزي، رضايتمندي مشتريان يكي از كليديترين شاخصهاي بررسي وضعيت فرآيندهاي سازماني و نيز يكي از عوامل موفقيت ...
رویکردی نوین در فرهنگ خدمترسانی مقدمه خدمت یک اقدام یا فعالیتی است که توسط یک شخص یا سازمان به شخص یا سازمان دیگر ...
اولين دوره آموزشي كوتاه مدت تجزيه و تحليل و سرمایهگذاری در بازار CFD، روز شنبه ٢١ ارديبهشت ماه ١٣٩٨ بهصورت كارگاهی در ...
02143904332
اين همون stp هستش؟